هفته تعطیلات در تایلند: روز اول، بانکوک [راهنمای سفر]

به خوبی وارد شده، یوم یوم، داغ. نسخه بسیار طولانی، عاشقانه و شخصی برای کسانی که دوست دارند


نسخه کوتاه

به خوبی وارد شده، یوم یوم، داغ.

نسخه بسیار طولانی، عاشقانه و شخصی برای کسانی که دوست دارند

من در هواپیما به بانکوک هستم بین دو دانگ Wedge من فضای زیادی ندارم. این پرواز بی پایان است، من چندین بار خواب میبینم زمان عبور نمی کند، زمان مانند توقف است. پس از 10 ساعت پرواز من نهایت می رسم! من کیفم را می گیرم و به BTS می روم (skytrain). در اینجا، مانند یونان، ایستگاه ورودی را انتخاب می کنیم و تعرفه را در عمل پرداخت می کنیم.

برنامه ریز سفر برای بانکوک، تایلند - رزرو پرواز ارزان و ارزان قیمت
بانکوک BTS - کاوش بانکوک توسط Skytrain
Bangkok: فعالیت های محلی را پیدا کنید

البته من توریست ها را احاطه کرده ام. خوشه های محلی زمانی و زمانی متوقف می شود. ما از مترو پاریس دور هستیم  جایی که   احساس بدی میکنیم اما افراد وجود دارند. با توجه به ساعت عجله؟ حدود ساعت 11 صبح است. دانش آموزان (کالج ها، دبیرستان ها) طبقات ایستاده خود را بازبینی کنید. آنها در یک دامن آستین بلند آبی بلند و یک پیراهن سفید با آستین کوتاه لباس پوشیدن. آنها لباس پوشیدن ندارند، جواهرات ندارند، اما بروش را نشان می دهند که نشان دهنده استقرار آنها است. هیچکس لبخند نمی زند اوه بله، من همواره چشم های خنده ی یک مرد را از ساعت شلوغی می بینم و موهای سفیدش را عقب می کشد و پیراهن اژدها او را روی یقه باز می کند. او به نظر می رسد سرگرم کننده باشد تا من را کاملا از بین ببرد.

تغییر خط به خوبی توضیح داده شده است و من نیازی به درخواست کمک ندارم. من به مقصد می رسم، مترو را ترک می کنم و شوک وجود دارد. موجی از گرما به من حمله می کند. من تعجب می کنم زیرا من به آن مورد استفاده نیستم، احساس می کنم که من در اتاق بخار هستم اما همه لباس ها را پوشانده ام. من افتادن قطرات بزرگ دارم من امیدوارم که من به دلیل انعطاف پذیری آن مشکل دارم. من راه می روم و ناگهان بوی مواد غذایی آشنا را احساس می کنم. تمام حواس من بیدار می شود (در واقع فقط بینی و شکم من)، که من می دانم و این باعث می شود که من بخواهم! تقریبا گرما را فراموش می کنم تا زمانی که به بوی زباله ای برسم که به سرعت خنک می شود.

Phew هتل نزدیک ایستگاه مترو (با تشکر از میشل!)، یک مرد درب باز می کند و من را دعوت به حل و فصل در اتاق نشیمن. من دو هاله شستن تحت سینه دارم، احساس خوبی دارم و به راحتی ...؛)

او به من نوشیدنی ناشناخته به ارمغان می آورد و من بسیار سپاسگزارم زیرا طراوت است و چیزی را که مورد نیازم قرار می دهم. سه هندی نیز بیمار هستند. آنها مرا مستقیما تماشا می کنند با وجود خستگی من به پایان می رسد به لبخند به آنها از دور.

پذیرنده جذاب است و به من لبخند گسترده ای می بخشد. مطمئنا کارش است، اما من احساس می کنم او از خوشحالی در پذیرایی از من خوشحال است. ناامیدی کوچک برای هتل، بین عکس ها و واقعیت یک جهان وجود دارد اما آن را به من ارضا می کند! تخت بزرگ و حمام تمیز است. من این فرصت را به دست آوردم، خسته شدم ...

تاسف 19:00 است. من بعد از ظهر تمام خوابم، احساس بدی داشتم که نصف روز از دست داده، اما کلمات مادرم را که به من گفتند فشار من را به من نگویند، به یاد می آورم. در حال حاضر خیلی بهتر است :)

وب سایت رسمی Park Plaza Sukhumvit

در حال حاضر حداقل من در شکل عالی هستم و به سمت استخر روبروی ساختمان و شهر نگاه می کنم. باد وجود دارد، من نفس می کشم! کمی نوشیدنی و انعکاس در بقیه شب. در نهایت من فکر نمی کنم و خودم را تصادفی کنم.

رزرو پارک پلازا بانکوک Soi18

من در یک خیابان شلوغ می بینم، به نظر می رسد آن را به گوشه ای از کابوی ها. مردم، غریبه ها و مردم محلی وجود دارد. در تقریبا همه میله ها (همه در خیابان باز می شود) تایلندی های زیبایی که به سختی لباس می پوشند، بیش از دوازده در هر نوار وجود دارد. بدی کجا رفتی؟

7-Eleven - فروشگاه شما برای غذا، نوشیدنی، سوخت و موارد دیگر

آنها مشتریان بالقوه را تحریک می کنند که منتقل می کنند، اما من در مورد من اهمیتی ندارند (عجیب و غریب آهاها؛)). من در 7 یازده ساله هستم، بسیار راحت است، در هر گوشه خیابانی وجود دارد و شما می توانید چیزی و همه چیز را پیدا کنید.

کمی دورتر، یک رستوران به چشم من نگاه می کند. هوم بوی خوبی دارد !!! من اینجا را متوقف میکنم من در رستوران Baan Kanya هستم. همانطور که بسیاری از مردم محلی به عنوان گردشگران وجود دارد، من تصمیم می گیرم که یک گوشت گاو khiew wan kan (یک شیر نارگیل سبزی خرد شده و ... مرغ در نهایت!) و یک Kao kra pow neer kai down (گوشت گاو با برنج و یک تخم مرغ سرخ شده سرخ شده) )

Baan Kanya Sukhumvit صفحه فیس بوک
سوپ گوشت خوک و رژیم ریحان (Pad Kra Pao)

رستوران به طور کامل در خیابان باز است و یک نمایش دائمی برای من است. من فقط بسیاری از مردان خارجی را می بینم. برخی از مردم تایلندی که چهره را تشکیل می دهند، همراه هستند. زن، دختر دوست داشتنی، میزس؟ روروک مخصوص بچه ها در خیابان پارک می کند، تاکسی های صورتی و زرد، آمبولانس با پرده ها، فروشندگان خیابانی با تریلر های دوچرخه خود، فروش مدفوع، اسباب بازی و غیره را می بینم.

Kang khiew wan gai - دستور غذای سبز مرغ سبز تایلندی

ظروف من می آیند، بوی خوب می دهند، خودم را بر آن می اندازم. دهان من آتش است، اما نه، بالای لب من سوزانده می شود. بدون شوخی واقعا سوختگی است، به طور جدی درباره بیافین فکر می کنم. آن را می کشد، من اشک در چشم من و بینی من تقریبا اجرا می شود، اما آن را خیلی خوب است، من مهم نیست که من ظرف غذا بخورم. من داغ هستم، اما هیجان زده هستم، لذت بردم! من به سوپ سبز کاری که به نظر می رسد بسیار شیرین در کنار آن (اما همچنین اشک) حمله می کنند. من ناامید نیستم

یک گربه می رسد و کنار من ایستاده است. من او را به زحمت می اندازم و او به نظر می رسد مرا پذیرایی می کند. آن را به گربه برادر من و خواهر زیبا من، که قرمز است اما 3 برابر کوچکتر ... یاد می شود

شراب سفید خوب است! جای تعجب نیست، من یک شیشه 2 را سفارش می دهم، زمان حزب است و من رانندگی نمی کنم. رستوران کامل است، تقریبا مردم محلی، جو خوب است. لب های من کم تر از آتش هستند، آن ها شروع به آرام کردن می کنند، به ویژه از آنجا که باد خوشایند وجود دارد. اوه نه، این باد نیست یک AC بزرگ و یک فن در حال اجرا در کنار سرعت کامل وجود دارد. LOGIC برای یک رستوران در خارج از منزل باز است. من از پیشخدمت می گیرم و از تایلندی می پرسم که توالت را به من نشان می دهد. او از لهجه من برخوردار است و می بینم که این باعث خوشحالی من می شود که من سعی می کنم به زبان آنها صحبت کنم. این مقاله بیرون است، من فکر می کنم که در توالت، مانند بلغارستان، نباید پرتاب شود. من به میز می روم چپ من یک میز تایلندی با نارگیل های بزرگ با کاه است. به نظر می رسد که آنها را جشن می گیرند، باید آزمایش کنند. به راستی من یک پسر و مادرش، گردشگر است. شاید من باید مادر خود را به همراه من راهنمایی کنم؟ ...

پشت من یک میز بزرگ از مردم محلی، آنها سیگار می کشند، می خورند، با صدای بلند می خندند. من احساس خوبی دارم، زمان مگس، در حال حاضر 2 ساعت است که من در کنار میز هستم! من تصمیم گرفتم محله را کشف کنم.

دیگر خیابان های شلوغ وجود ندارد، فقط ساختمان ها، من در منطقه کسب و کار هستم. من سعی می کنم خودمو بگیرم یک غریبه فراتر از من است و من را سرگرم می کند. من با او خندیدم، واقعا احساس می کنم مسخره است ... برای آن استفاده نمی شود! پس از مدتی برای قدم زدن، من جلو جلوی ویترینی را میگیرم که چشم من را «ماساژ موز» میسازد. : D

خوب من دوباره خواهیم دید! این همه آرام است، مردم زمزمه می کنند، آن را مانند بخور دادن بوی می دهد و چراغ های کم نور می شوند. نجیب زاده من را دعوت می کند کفش هایم را برداشته و به من فلیپ فلاپ ها بدهد. برای یک ماساژ پا یک ساعت رفته است. من تنها توریست هستم، مشتریان اطراف من در کیهان به نظر می رسند. من برای ماساژ استفاده نمی کنم، این خانم چه فکر می کند از من چیست؟ گاهی اوقات آن را خوب است گاهی اوقات آن را به من صدمه می زند بسیار! او کار خود را با وظیفه ای انجام می دهد، او منعکس می کند، من را دستکاری می کند، من شروع به آرامش و لذت می کنم. یک بزرگ آمریکایی / اروپایی در صندلی کنار اتاق نشسته است. من می بینم که ماساژ با فشار، این شخص مهم است؟ او تلويزيون روزنامه را بر روی خود قرار می دهد، همانطور كه ​​در شکمش قرار می دهد. سایر مشتریان نیز این کار را انجام می دهند. از زمان به زمان ماساژ دهنده ها چند کلمه را با احتیاط مبادله می کنند.

صفحه فیس بوک باشگاه ماساژ باشگاه موز

من می خواهم برای همیشه باقی بمانم که در واقع خیلی خوب است. من فکر می کنم در فرانسه خوب بود، زیرا ما می توانیم خیلی راحت باشیم :)

ماساژ در حال پایان است. بانوی من را دعوت می کند به نشستن، او با ماساژ از شانه ها و گردن 5 دقیقه به پایان می رسد. دقیقا همه چیز مورد نیاز من است! ولی!!! او گردن را ترک می کند! به سمت چپ به راست! و چی !! او اکنون من را میبرد! ... در نهایت عالی است معجزه، من می خواهم از این خانم که روزانه مردم ماساژ را تشویق می کنم تشکر کنم. اما چگونه این کار را انجام دهیم؟ من 250 تومان (6،50 یورو) هزینه کردم، تصمیم گرفتم آن را برای 100 نفر بیشتر کنم .. او خوشحال است، عالی است. من به هتل برگشتم و احساس می کنم قدم زدن بر روی ابر است. شاید من در یک ابر هستم، احساس میکنم که پاهایم خیلی کم است!

همیشه ماشین ها و اسکوتر های زیادی وجود دارد که در حال گردش هستند، هنوز هم از نیمه شب در روز پنج شنبه نیست. در حین پیاده روی، گاه گرما از باربیکی های خیابانی، گاهی اوقات بوی زباله درست در کنار پناهگاه های بداهه ای احساس می کنم و هنوز هم از غذا بوی می دهم.

من تصمیم گرفتم که به وضعیت کابوی ها بازگردم تا وضعیت تغییر کند. این بار زنان به آرامی مشغول کار با مردان به دنبال بدبختی هستند. من می بینم که آنها در تلاش هستند تا آنها را بپذیرند. با این حال به نظر می رسد وحشت زده. من در یک نوار که به نظر می رسد طبیعی نشسته و بسیار خوشحال است. پلیس درست در مقابل نوار است، یکی از آنها در حال تماشای یک فیلم در رایانه لوحی خود است، دیگری خوردن و سوم صحبت می کند. به نظر می رسد که ساعت ها در آنجا بوده اند اما قبل از آنها متوجه نشده اند.

من به دیدن و رفتن از خیابان، تایلندی همراه با قدیمی خارجی ها به نظر می رسد بدخل، و کسانی که با جوان غریبه ها همه لبخند و به نظر می رسد لمس شده توسط توجهات عاشقانه از roméos خود را. آنها شادی را نفس می اندازند به نظر می رسد یک مرد در یک لباس کت و شلوار از کار بیرون می آید. او خسته است. گردشگران آسیایی در حین پیاده روی نوشیدن آب آشامیدنی، همه چیز وجود دارد ...!

این نیمه شب 30 است، این من دیگر مرطوب نیست!

شما همیشه گرما و بوی مواد غذایی خیابانی را احساس می کنید، اما آب و هوا واقعا عالی است. جدولی از 3 نفر محلی در کنار من، من را در نوار تماشا کن. من می بینم که آنها جذاب هستند، زیرا یادداشت ها را می گیرم. پسر در پشت در کلبه اش در جامائیکا خوردن عشق اول دیک به من نگاه می کند و زمانی که من به او سلام می کنم او را ناپدید و مخفی (به معنای واقعی کلمه) پشت شمارنده او. او ظاهرا خجالتی است!

در فاصله من چرخ فلک دختران را می بینم ... یک مرد نزدیک است، یک دختر زیبا به دنبال او می سازد. او کلاه خود را بر روی سر خود قرار می دهد و یک هپسچ کوچک می کند. عدم شانس، این کار نمی کند و 5 دختر دیگر هم همین کار را انجام می دهند. این مرد عینک را برای همه میفروشد و در حالی که از «موفقیت» خود به دوستانش قدردانی میکند. من در مورد آن فکر نمی کنم

3 نفر در سمت چپ من محلی نیستند. در واقع، آنها ژاپنی هستند. آنها برای کار هستند و وقتی به آنها می گویم که من برای 15 روز تعطیلات اینجا هستم، به طور کامل توهم می کنند. به نظر نمیرسد آنها چه چیزی را بدانند. یکی از آنها Yoshi نامیده می شود. مرد فقیر نمی تواند تصور کند که در حال حاضر من فکر می کنم یک دایناسور سبز کمی، در اینجا مراجع هستند ...

او می خواهد من را با کد QR اضافه کند خوب متاسفم insta، Fb، Whatsapp، Viber، Snapchat اما من نمی دانم !! آنها میروند پیشخدمت می آید با من گپ بزند، من از او می خواهم در مورد دختران، او می گوید: اوههه بیشتر پسرها پسر! برای سرگرمی فقط برای پول نیست.

آه بله، نگاه کردن به این دختران با بدن های زیبا به طور ناگهانی به نظر می رسد بسیار مردانه! چی !! من آن را نمی بینم. حالا به نظر می رسد واضح است. تقریبا 2 صبح، میله ها نزدیک می شوند، من تصمیم می گیرم به خانه بروم. بوی غذا همواره در همه جا حضور دارد و مناسبت های من را می شکند، من گرسنه نیستم، اما می خواهم بخورم! من مقاومت میکنم ما باید به خواب برویم، فردا یک روز شلوغ در حال آمدن است.

و همانطور که masseuse به من گفت، شما شب خوبی خواهید داشت ..

10 نکته مفید Bangkok
راهنما بانکوک: 55 راهنمایی برای کمک به شما در بانکوک - مبارک سفر
نکات بانکوک: چگونگی زنده ماندن اولین بار در پایتخت تایلند
نکات سفر تایلند

سوالات متداول

مکان ها و فعالیت های ضروری برای روز اول مسافر در بانکوک چیست و چگونه می توانند خود را در فرهنگ شهر غوطه ور کنند؟
در روز اول در بانکوک ، مکانهای دیدنی شامل کاخ بزرگ ، وات Pho و کاوش در رودخانه Chao Phraya است. غوطه وری در فرهنگ شهر می تواند از طریق طعم دادن به مواد غذایی خیابانی ، بازدید از بازارهای محلی و تعامل با افراد محلی انجام شود.

Michel Pinson
درباره نویسنده - Michel Pinson
میشل پینسون علاقه مندان به سفر و خالق محتوا است. وی با ادغام اشتیاق به آموزش و اکتشاف ، وی در به اشتراک گذاشتن دانش و الهام بخشیدن به دیگران از طریق فریب دادن محتوای آموزشی متعهد شد. با توانمندسازی افراد با تخصص جهانی و احساس سرگردانی ، جهان را به هم نزدیک می کند.




نظرات (0)

پیام بگذارید